شب یلدا مبارک آرنیکا پارسال اولین شب یلدا حاضر شده بره مهمونی اینهم شب یلدای امسال قبل از مهمونی حالا میخوام یکم از کاری جدیدت بگم وقتی غذا مون تموم می شه سفره رو جمع می کنی میاری تو آشپزخونه میدی به من وقتی از تلویزیون اهنگ پخش می شه شروع می کنی به رقصیدن و دست زدن منم باید با شما دست بزنم و برقصم وقتی دعوات می کنم شروع می کنی به حرف زدن می خوای حواسم پرت کنی مثلا می گی گل گل یا هاپو وقتی آرایش می کنم میای با دقت نگاه می کنی مداد و ازم می گیری می کشی پشت چشمت منتظر هستی تا سایه رو یه جوری گیری بیاری بکشی پشت پلکت دندونهای دهم و یازدهم هم بیرون ...